سلام سعيد جان![]()
ببخشيد! تو اين دو سه روز خيلي تو فكر بودم كه چي كار كنم وبلاگ و وبلاگ نويسي رو ميگم تا بالاخره به اين نتيجه رسيدم كه فعلا بذارمش كنار تا يه وقت مناسب ديگه از اين كه فوري مسير سبز رو لينك كردي ممنونم ولي چون ديگه مسير سبزي نيست از لينكت پاكش كن براي اين كه خيلي دلم برات تنگ شده دو تا از آخرين غزلام رو برات مي نويسم. ولي قبل از اين كه برات بنويسمشون ازت مي خوام به خاطر مشكلي كه تو زندگيم پيش اومده برام دعا كني. علي علي ياعلي:
1
چوبخطم پر شده ديگر قراري نيست نيست
جز نگاه آخر او يادگاري نيست نيست
در انارستان بختم گشتم اما اي دريغ!
يك انار سرخ هم بر شاخساري نيست نيست
باز هم پاي پياده راه را گز مي كنم
در بيابان هاي دلتنگي سواري نيست نيست
در قمار عشق، من حتي خودم را باختم
مثل اين كه از غمش راه فراري نيست نيست
عاقبت يخ بست دل در سردسير روزگار
اين زمستان غريبي را بهاري نيست نيست
2
محراب عشق، دست من و عطر نام تو
آيا نمي رسد نفسم بر مشام تو
با مرگ مي نشينم و تا اوج مي پرم
وقتي كه سكوي پرشم هست بام تو
لب تر نكرده بود نگاهت كه بشكنم
مانند كاسه هاي گلي زير گام تو
قسمت نبود با تو پرستو شود دلم
قسمت نبود لب بزند دل به جام تو
حالا دوباره وقت خداحافظي ماست
مثل هميشه منتظرم تا سلام تو
ضمنا شعر استاد مجاهدي هم خيلي زيبا بود به خصوص بيت:
هواي چشم تو ابري فضاي چشم تو سبز
خوش است آب و هواي شمالي چشمت
خداحافظ همين حالا!
به اميد ديدار
![]()
![]()