• وبلاگ : كرشمه
  • يادداشت : نمي دونم چرا . . .
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    سلام آقا سعيد.وقت كردي به وبلاگ ما سر بزن.يا علي

    يا علي.التماس دعا.يا علي

    + كنكوري 

    سلام به سعيد و داداشش

    به روزم

    كنكور زندگي يه داداش پيدا كرده

    حتما بهم سربزنين

    نام تو..

    سحرگاه

    چشم مي گشايم از خواب

    در شهر باران

    مي زنند ، با سرانگشت انتظار

    بر شيشه ي پنجره ي منتظرم

    همهمه ي ناآرام قطرات باران

    كنار مي زنم

    پرده ي سرخ اتاق را

    چشم مي دوزم

    بر ابري مه آلود آسمان

    مي گيرد دست افكار مرا

    دستان هميشه سبز سرو

    مي برد مرا

    به سوي باغچه ي صداقت معصوم گل هاي زرد

    مي روم با او

    دل مي سپارم ، به باران

    خيس مي شود

    پيكر گل واژه هاي صميميت

    در آن هنگام كه مي افتد به زير پايم

    از شاخه ي خميده بر ديوار خانه

    “ گلبرگ اقاقيا “

    ناگهان مي شود تصوير

    ميان واژه هاي شبگير

    صداي عاشقانه ي ضمير

    ناشكيبا و مضطرب

    فرياد مي زنم نام تو را …

    از صداي بي صداي من

    در هم مي آميزد

    پهنه ي زمين و آسمان

    ابرهاي بهاري

    در آسمان گرفته ي آرزوي من

    همراه با غرش رعدي سهمگين

    به فرياد مي نشينند

    تكرار مكرر نام تو را …

    من شرمسار از غريو بانگي چنين غماز

    سر در گريبان نهاده

    گم مي شوم

    در غبار كوچه هاي مه آلود نياز

    و كسي نيست تا بزدايد ، تيرگي ام

    رعب رسوايي دلشدگي ام

    كسي نيست تا بگويد مرا

    كجاست ، ماواي گيسوان خيس احساس من ؟

    گم شده است در كدامين نقطه

    از اين افق خاكستري اهرمن ؟

    سرگردان ، ميان بستر سنگي قلب توست

    يا استوار ، در آغوش آهنين وفاي من

    كسي نيست تا بگويد

    هيچكس نيست

    من چون هميشه تنهايم …

    مهتاب قدياني

    چترت را كنار ايستگاهي در مه فراموش كن

    خيس و خسته به خانه بيا

    نمي خواهم شاعر باشي ، باران باش!

    همين براي هفت پشت روييدن گل كافي ست،

    چه سرخ،چه سبز و چه غنچه!

    سيد علي صالحي

    سلام صاحب خونه

    ميشه آدرس اين نوا رو به منم بديد؟؟؟؟؟؟

    صاحبخونه...........

    با مطلب کوتاهي به روز شديم

    ما هرچه داريم از شهداست
    منتظر مي مانيم

    فتنه انگيز جهان غمزه جادوي تو بود ...

    گشاد کار مشتاقان در آن ابروي دلبند است

    خدا را يک نفس بنشين گره بگشا ز پيشاني

    هوا خواه توام جانا و

    مي دانم که مي داني

    که هم ناديده مي بيني و

    هم ننوشته مي خواني

    چه زيبا!

    موفق باشي

    ببخشيد نميخوام دل بشكونم!
    + مسيحا 

    سلام به مريم جان ( به كسر م )

    بر سر عشق قمار كردم و تو را بردم ...

    هماره برقرار

    سلام

    اول جواب خانم ضحي سادات رو بدم:

    به خدا قصه حلاج دروغ است دروغ

    هيچ كس بر سر ايمان خود از سر نگذشت

    ...

    دوم هم براي داداشي خودم :

    هميشه ميگي امر ، ميگم :

    عشق . . .

    ..................................

    هماره با من ...

    هوالحق

    سلام

    اسم وب شما ميتونه بشه طعم شيرين سه سوت! ... جالب پست ميذاريد...

    هميشه موفق باشيد و پاينده....

    التماس دعا

    بسم الله...

    عاقبت عشق تو ما را به سر دار کشيد

    نقشه اي بود که بهر دل ما يار کشيد...

       1   2      >