نویسنده مطالب زیر: رسول مست کنعانی
نویسنده مطالب زیر: رسول مست کنعانی
پس کجاست اون رحمان و رحیمت ؟؟؟
|
پنج شنبه 87 آبان 9 ساعت 9:36 عصر |
سخته برای عاشقا ، از عشقشون جدا بشن
که آرزوشونه برا ، دلبرشون فدا بشن
سخته برای کبوتر ، همیشه تو قفس باشه
میون تنهایی همش ، بی یار و هم نفس باشه
سخته برای آسمون ، هیچ موقع ماهو نبینه
میون تاریکی شب ، به انتظارش بشینه
سخته برای قاصدک ، که از تو بی خبر باشه
توی هوا دنبال تو ، یه عمری در به در باشه
سخته برام وقتی که تو ، بهم محل نمیذاری
با دوری توی دل من ، گلای حسرت می کاری
...
|
|
نظرات شما ( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: رسول مست کنعانی
تا کی ؟؟؟
|
دوشنبه 87 مهر 29 ساعت 9:10 صبح |
چشمم دگر خشکید ای دریا کجایی
ای یاد تو شیرین ترین رویا کجایی
کار دلم از عاشقی دیگر کذشته
مجنون صحرایی شدم لیلا کجایی
یعقوب اشک غربتم از پای افتاد
تا کی بخوانم یوسف زهرا کجایی
تکرار این دوری مرا دلگیر کرده
درگوشه ای افتاده ام تنها کجایی
با این همه خیلی دل انگیز است وقتی
هر شب صدایت می زنم آقا کجایی
|
|
نظرات شما ( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: رسول مست کنعانی
روح من ...
|
شنبه 87 مهر 13 ساعت 1:50 عصر |
تقدیم به تو که آرزویم بودی ...
همه گویند که بارانی و حزن انگیزی
باز با این همه سرسبز ترین پاییزی
آه از درد مکش آینه ام را مشکن
من که پیش تو به جز شرم ندارم چیزی
آه پروانه ی پرسوخته ام همچون شمع
پای من سوختی و باز نمی پرهیزی
من نه ماهم که به هر رفتن و هر آمدنم
همچو دریایی ، می افتی و بر می خیزی
کوه امید مرا با پر این پلک کبود
گاه می سازی و نا گاه به هم می ریزی
|
|
نظرات شما ( ) |
|
نویسنده مطالب زیر: رسول مست کنعانی
سخن درست بگویم نمی توانم دید .... که می خورند حریفان و من نظاره
|
چهارشنبه 87 مهر 3 ساعت 2:28 عصر |
ای پرستوی حرم صبر کن و اوج مگیر
مثل من مرغک بی بال و پری در راه است
ای ملائک که بر احوال بدم می نگرید
این دل سنگ مرا هم اثری در راه است
آتش قهر خدا شعله جانسوز مکش
موسم توبه شده چشم تری در راه است
همه خواهند ز دلدار جدایت سازند
ای دل خسته به هوش آ خطری در راه است
همدم اهل سحر باش که ان شاء الله
نفس مرشد صاحب نظری در راه است
کاروان شهدا مقصدشان کرببلاست
بار بندید عزیزان سفری در راه است
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
...
|
|
نظرات شما ( ) |
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|