سلام.
ياد اين شعرفريدون مشيري افتادم:
گويند اين و آن آهسته هان و هان ديوانه را ببينيد
بيخود چوكودكان لبخند مي زند
با خود چگونه گرم سخن گفتن است......
والي آخر.
اسم شعرمشرق خيال.فرصت كرديد بخونيدش.
ياعلي.